شهروند دیروز، شهروند امروز
شهروند الکترونیک فردی است که با فناوری اطلاعات آشنایی داشته باشد و بتواند از خدمات شهر الکترونیک استفاده کند. موجودیت شهروند الکترونیک به عنوان محور و مرکز مفاهیم فوق قرار میگیرد.
در اواسط قرن بیستم بود که انسانها و جوامع بشری شاهد رنسانس دیگری بودند که تغییرات اساسی و شگرفی را در نحوه زندگی و رفتار بشر به وجود آورد. انسان هزاره سوم هرچه در توان داشت صرف میکرد تا بتواند شیوه زندگی خود را به بهترین نحو ممکن در جهت بهبود کیفیت آن تغییر دهد.
در این میان بود که اینترنت با تمامی کارکردها و تأثیراتش با قدرت تمام خلق شد. این سیستم دیر زمانی نگذشت که جای خود را در بطن زندگی مردم و جوامع به طور افسار گسیختهای باز کرد و نگرشهای جدیدی را در عرصههای مختلف خلق کرد.
اینترنت بعنوان یک پدیده نوین در اجتماعات انسانی در حال گسترش است. هر روز از سوی صاحبنظران و رسانهها نقش مثبت اینترنت درتوسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برجستهسازی میشود و در جهت بهبود آثار مثبت و کاهش پیامدهای منفی اینترنت نظرات و پیشنهادات فراوانی ارائه میگردد.
جامعه امروز به طور روزافزون از جنبههای آموزشی، ارتباطات، اطلاعات، اقتصاد و بازار به تکنولوژیهای ارتباطی و شبکه اطلاعاتی وابسته شده است. در سطح کلان اینترنت و در بعد اقتصادی به تجارت الکترونیک، در بعد سیاسی به کاهش اقتدار دولتها، در بعد اجتماعی به کاهش هزینهها و در بعد فرهنگی تسلط زبان انگلیسی را در پی داشته است.
اگر قبول داشته باشیم که ساختار و بنیان زندگی امروز از اساس تغییر کرده است میتوانیم مظاهر این تغییرات را بپذیریم، پدیدههایی چون دولت الکترونیک، اقتصاد الکترونیک، بانکداری الکترونیک، آموزش الکترونیک و ..... از جمله این موارد هستند.
اما زندگی در یک شهر الکترونیک و جامعه اطلاعاتی نیازمند پیشفرضهایی از سوی شهروندان آن جامعه است. پیشنیازهایی که نیارمند زندگی در دولت الکترونیک و شهر الکترونیک است. شهروند امروز دیگر یک شهروند معمولی نیست. او یک شهروند الکترونیک است با تمام تواناییهای لازم برای یک زندگی شبکهای.
آیا شما یک شهروند الکترونیک هستید؟
مانوئل کاستلز محقق اسپانیاییالاصل آمریکایی معتقد است: «شهر اطلاعاتی نیازمند شهروندان اطلاعاتی است.
کاستلز معتقد است بازسازی سرمایهداری به همراه فناوریهای نوین، منجر به تحولی اجتماعی و در نتیجه تحول شهر شده است. این تحول شهر دو قطبی (Dual City )، را جایگزین شهرهای سنتی میکند. مجموعه تحولات بزرگی که در جامعه بشری اتفاق می افتد، شهروند جامعه را به سمتی سوق میدهد تا مهارت زیستن در چنین جامعه را داشته باشد. اینجاست که مفهوم شهروند الکترونیکی نمود پیدا میکند.
شهروند الکترونیکی که زاییده زندگی در جامعه اطلاعاتی و شبکهای است دارای این پیام است که آدمیان برای زندگی در یک جامعه اطلاعاتی با چالشها و چشم اندازهای جدیدی مواجه میشوند. در هر حال دستاوردهای علمی و تکنولوژی بشر در قرن بیست و یکم نیازمند تربیت شهروندی با ویژگیهای جدید است.
در واقع امروزه شناسایی شهروندهای جدید و آماده سازی نظام تعلیم و تربیت برای توجه به این فناوریها در دستور کار بسیاری از مجامع علمی بینالمللی قرار دارد. آنچه مهم مینماید، این است که باید اقدامات تربیتی در چنین جامعهای که به سرعت پیشرفت میکند، به طور دقیق مدنظر نظام آموزشی جامعه قرار گیرد تا شهروند الکترونیک از همان ابتدا بیاموزد که همراه ورود به عرصه یک تکنولوژی، باید رفتار متناسب با آن را نیز داشته باشد.
شهروند الکترونیک فردی است که با فناوری اطلاعات آشنایی داشته باشد و بتواند از خدمات شهر الکترونیک استفاده کند. موجودیت شهروند الکترونیک به عنوان محور و مرکز مفاهیم فوق قرار میگیرد. این امر با بررسی دولت الکترونیک در کشورهای مختلف به خوبی مشخص میگردد. مهمترین هدف سازمان و دولت الکترونیک خدمت رسانی مطلوب به شهروندان و کسب رضایت آنان می باشد. این در صورتی است که افراد جامعه به عنوان دریافت کننده این خدمات قابلیت استفاده از این خدمات را داشته باشند.
در یک دید کلی می توان گفت رشد روز افزون دنیای مجازی به پیدایش شهروند مجازی هم منجر شده است و در این دنیا همچون دنیای واقعی که گستره عمومیای دارد روابط اجتماعی افراد بنا بر گسترش و رشد آن تغییر میکند. به عبارت دیگر دنیای مجاز هم گستره عمومی شهروندی مجازی را منجر میشود و هم اینکه باعث رشد گستره عمومی دنیای واقعی میشود. استاندارد آموزش شهروند الکترونیک یا ecitizen طرحی است که توسط بنیاد بینالمللی ICDL انجام شده و تلاش جدیدی در راستای نیل به اهداف جامعه الکترونیکی و دولت الکترونیکی در تمام کشورهای دنیا به شمار میرود. این استاندارد در واقع به منظور نهادینه کردن مهارتهای زندگی آنلاین طراحی شده و نه تنها مهارتهای مورد نیاز یرای کار با کامپیوتر را آموزش میدهد بلکه شهروند را برای یک زندگی آگاهانه در یک جامعه بر اساس اطلاعات آماده میکند.
دریافت گواهینامه شهروند الکترونیک به این معناست که فرد توانایی کار با کامپیوتر را داشته و در عین حال قادر است تمامی نیازهای خود را از طریق اینترنت و ساختار شبکه برطرف کند. مطابق استاندارد، ecitizen کسی است که از حداقل دانش لازم در رابطه با مفاهیم پایهICT، توانایی برقراری ارتباط با اینترنت و وب جهانگستر، توانایی مبادله پیامهای الکترونیکی از طریق فناوری پست الکترونیکی، توانایی کافی برای یافتن اطلاعات مورد نیاز با انجام جستجوهای موثر در وب، توانایی مقابله با پیامدهای منفی و مخرب اینترنت، توانایی یافتن اطلاعات راجع به نحوه انجام کارهای مختلف از طریق اینترنت، توانایی تکمیل فرمهای آنلاین اینترنتی، و همینطور انجام کارهای روزانه از طریق اینترنت را داشته باشد.
اما این فقط بخشی از آموزش مهارتهای شهروندی به افراد است. مطمئنا بخش بزرگی از بار این مسولیت بر عهده نهادهای آموزشی و تربیتی است. شاید بتوان مدارس را در ابتدای این صف قرار داد.
با توجه به این که مدرسه اولین جایی است فرد از طریق آن زندگی اجتماعی را برای اولین بار تجربه میکند، پس باید توجه بیشتری به آن کرد. اما آیا نظام آموزشی در کشوری مانند ایران که در حال رفتن به سمت توسعه است توانایی پاسخگویی به این نیاز را دارد؟ محتویات کتب آموزشی در حالی بنیان نظام آموزشی ایران را تشکیل میدهد که دانش آموزان هرگز مهارتهایی چون کار گروهی، تفکر نقاد، خلاقیت و اندیشههای ابتکاری را کسب نمیکنند چه برسد به آموزش مهارتهای شهروند الکترونیکی!!
لذا حداقل تا به امروز نظام آموزش و پرورش در ایران، آنطور که انتظار میرفته نتوانسته است در انتقال مهارتهای اولیه زندگی به دانش آموزان، موفق عمل کند و این در حالی است که آموزش رفتار شهروندی یکی از مهمترین آموزشهایی است که باتوجه به مؤلفههای امروز جهان و عصر ارتباطات، بیش از هر آموزش دیگری احساس میشود.
نظام آموزشی ما براساس محفوظاتی عمل میکند که شاید در زندگی عملی دانش آموزان چندان کاربردی نداشته باشد و این در حالی است که آموزش و پرورش باید دانش آموزان را برای چالشهای زندگی در عصر دیجیتال نیز آماده کند. در نظام آموزشی ما در ایران تمرکز در کتابهای درسی، بیشتر برروی دانش است. در حالی که در مدرسه، فرصتهایی را ایجاد نمیکنیم که دانشآموزان، با استفاده از آن فرصتها، مهارتهای شهروندی و اصولاً زندگی را تمرین کنند.
امروزه لزوم تغییر فعالیتهای کلاسی، جو و فضای مدرسه احساس میشود. در نظام آموزشی بحثی به نام آموزشهای رسمی وجود دارد که شامل کتابهای درسی، تدریس در کلاس و نحوه ارزشیابی است. ولی در بطن این آموزشها، برنامه پنهانی در مدارس در حال جریان است که در ظاهر خیلی مشهود نیست، یا حداقل به آن توجه نمیشود.
با تمامی این تفاسیر باید گفت ابزار اولیه آموزش زندگی در یک سیستم شبکهای کامپیوتر و دسترسی به اینترنت است این در حالی است که باید دید میزان دسترسی به کامپیوتر و شبکه در میان مدارس چقدر است. آیا تعداد کامپیوترهای موجود در مدارس و یا دانشگاههای ما یا این میزان نیاز تطابق دارد؟ چند درصد از مدارس و سیستمهای آموزشی به تجهیزات شبکه دسترسی کامل دارند؟
پاسخ به این سئوالات خود بررسی جداگانهای را میطلبد، ولی باید گفت شبکه «اینترنت»، اکنون به قول برخی از محققان و کارشناسان ارتباطات، ستون فقرات ارتباطات و اطلاعات سراسری جهان و به عبارت دیگر «شبکه شبکههای اطلاعرسانی» جهان شناخته میشود. اینترنت یک سرویس اطلاعاتی عمومی و جهانی است که باید برای تمام اعضای جوامع قابل دسترسی باشد و به این طریق، امکان نوعی گفتوگوی جهانی را پدید آورد که در آن هر فرد بتواند سخن خود را بیان کند.
لیست کل یادداشت های وبلاگ
جستجو در وبلاگ
عضویت در خبرنامه وبلاگ
آمار بازدیدکنندگان