سلام! سلامی به گرمی تلالو خورشید به سحرخیزان!
در آستانه امتحانات، یه روز صبح زود بیدار شدم و بعد از نماز شروع کردم به درس خواندن، بعد که خسته شدم راه افتادم به سمت کتابخانه. در طول مسیر حس می کردم خیلی عقب هستم و ناگهان دقت که کردم متوجه شدم بیشتر مغازهها هنوز باز نکردن! با خودم گفتم من که از 6:30 بیدار شدم، فکر میکنم خیلی عقب هستم و برای رسیدن به خواستههام (قبولی در امتحانات و کسب نمره ی عالی) باید خیلی تلاش کنم. نه فقط من، بلکه همهی آنهایی که طالب علم و دنبال علم هستند همین طورند ...
میبینید تفاوت اندیشهها رو که چطور باعث تفاوت رفتارها و نحوهی زندگی شده؟ کسانی که طالب علماند (چه استاد و چه دانشجو) باید تلاش بسیار مداوم (و دلپذیر) را صرف رسیدن به آرمانهاشون کنند، ولی کسانی که طالب ثروت و مادیات هستند خیلی راحت تر به خواستههاشان می رسند.
اصلا به نظرم ذات علم و علم جوییه که نشاط آور است و هر که قدم در این وادی مقدس بگذارد، همواره پرتلاش و پرتکاپو به سوی رسیدن به هدفش تلاش می کند. این جملهها منو یاد جملهی معروف « علم بهتر است یا ثروت » انداخت و نیز یاد حدیث معروف « اطلب العلم من المهد الی اللحد » افتادم و گفتم هزاران درود و سلام بر کسی که با گفتههای گهربارش راه زندگی را و راه شدن را (به یاد کتاب «جستجوگری در مسیر شدن» از دکتر شهید بهشتی) به ما آموخت تا یک انسان کامل شویم و هر چه بیشتر به سعادت هر دو جهان نزدیک شویم و به ساخت مقدس پروردگارمان نزدیک تر ...
کلمهی سعادت منو یاد کسی انداخت که همیشه آرزو میکردم کاش حتی من یک صدم از از تلاش و استقامت اون رو در علم آموزی داشتم، کسی که همه شما هم اونو می شناسید و مثل من به هم وطن بودن با چنین کسی به خودتون می بالید، دکتر حسابی ...
کسی که با قرآن و نهج البلاغه رشد کرد و اینها شدن الگوی زندگی او در انتخاب هدف زندگیاش، کسی که پس از سالها از مرگش هنوز در یادهاست و حتی من که ایشان را ندیدهام، همواره آرزوی نزدیک شدن به آرمانهای ایشان را دارم و نیز آرزومند ادامهی راه ایشان هستم و امیدوارم ایران ما همواره پر از حسابیها باشد، انشاالله ...
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
فرستنده: خانم فاطمه رضایی
لیست کل یادداشت های وبلاگ
جستجو در وبلاگ
عضویت در خبرنامه وبلاگ
آمار بازدیدکنندگان