سلام بازم مثل هميشه گل كاشتين . واقعا به خاطر اين متن زيبا بهتون تبريك مي گم . به هر يه نوع اميدواريه گرچه من از همون اول هم به اين مطلب كه بايد خودمون به فكر خودمون باشيم اعتقاد راسخ داشتم .به اعتقاد من بچه هاي ديگه با راه اندازي انجمن نشون دادن كه به اين مطلب اعتقاد دارن و واسه ي مواجهه با اين مورد قدم اول رو محكم برداشتن.
راستي آقا ناصر شرمنده ديگه .
سلام
ممنون از همه ي كسايي كه اين مطلب رو با حوصله خوندن واشكالات اون رو بزرگوارانه ناديده گرفتن و ممنون از همه ي كسايي كه لطف كردن و كامنت گذاشتن خوشحالم كه اشتبا ه فكر نمي كردم و شما با من موافقيد و خوشحالتر از اون به خاطر اين كه فهميدم در كنار ادمايي درس مي خونم كه دلشون نمي خواد در ركود بمونن ادمايي كه افق هاي روشن رو به وضوح مي بينن حتي اگه ديگران جلوي نگاهشون رو بگيرن...
بازم ممنون
متن با محتوايي بود و اميدوارم همه بهش اعتقاد داشته باشن دستتون درد نكنه
مي خواستم بگم همه اين احساسهايي كه ما داريم اول به خاطر اينه كه خيلي به حرف مردم اهميت ميديم البته من مخالف اين نيستم كه به هر حال ديدگاه اطرافيان هم واسه آدم مهمه ولي قبول كنيم كه انگار بعضي وقتا واسه ديگران زندگي مي كنيم
دوم هم به اين دليل كه بعضي از ما ها خيلي به بعضي از اسما اهميت ميديم اگر قصد ما از درس خوندن همون رشد و بالندگي باشه ديگه ذهن خودمونو با اين حرفا درگير نميكنيم
به قول پدرم اين خود آدمه كه باعث ميشه ديگران بهش احترام بذارن اگه منو تو همش پيش ديگران از دانشگاهمون بد بگيم نتيجش معلومه ديگه
همون طور كه گفتن ما بايد خدمون خودمونو ثابت كنيم.