روزي معلمي از من پرسيد ميداني چه كساني بي غم اند
گفتم نميدانم
گفت:كساني كه بي خبرند.
پس اگر من شاهد ظلمي باشم غم دارم و كسي كه غم دارد نميتواند ارام بنشيند حداقل در دلش اينچنين استواگر نتوانم كاري كنم صبر ميكنم و صبر من به معني قبول كردن ظلم نيست بلكه به ممعني آن است كه من به فكر چارهام
نظر تو چيست؟
سلام
ممنونم از اظهار لطف شما
لينك شما به لينكهاي لينكستان اضافه شد
و باز هم هفته اي را ورق زديم....
شنبه...يك......جمعه...
جمه
جمع....
باز هم جمعه اي امد و يار نيامد...
باز هم دل غريبم محكوم به تحمل درد غريبي ...
.........................
جالب بود...